شربت عشق
من به شهد لبت اي دوست ، شفا يافته ام
ديده ي مست تو را ديده، صفا يافته ام
بهر آلام دل پر غم و پر اندوهم
شربت عشق تو را همچو دوا يافته ام
فاني از خود شدم اي دوست،چو ديدم رويت
در حقيقت،به فناي تو بقا يافته ام
در خيال رخ ماهت، همه شب مدهوشم
فارغ از هر دو جهانم چو تو را يافته ام
همچو((حسيب)) دگر از بند قفس آزادم
در خرابات، چون او نور خدا يافته ام
اي زماني،دگر از عيش خرابات مگو
در خيال رخ او بين كه چها يافته ام
:: بازدید از این مطلب : 765
|
امتیاز مطلب : 233
|
تعداد امتیازدهندگان : 60
|
مجموع امتیاز : 60